استراتژی از آن کلماتی است که در سال‌های اخیر ما آن را بارها در موضوعات مختلف شنیده‌ایم، تفکر استراتژیک، استراتژی معاملاتی، مدیریت استراتژیک، بازی استراتژیک و بسیاری از عبارات دیگری که ما با این مدل پسوند یا پیشوند شنیده و البته خودمان بکار می‌بریم. اما معنی استراتژی چیست و چرا
همه می‌خواهند انسان موفقی باشند و جایگاه خود را در زندگی کشف کنند ولی هر کسی توان انجام این کار را ندارد. بعضی از افراد ریسک‌های موجود را دست کم می‌گیرند و سرمایه خود را از دست می‌دهند، این افراد صبر لازم را ندارند و بعضا راه را به اشتباه
در گذشته اشتغال تعریف متفاوتی از آنچه ما امروز تجربه می‌کنیم داشت. افراد زیادی به شغل‌های خانوادگی مشغول بودند، در بازه‌ای از زمان روندهای ارباب و رعیتی باب بود و کم‌کم شغل‌های اداری و سازمانی پدید آمدند. کار کردن در سازمان‌ها قوانین و شرایط متفاوتی داشت که به مرور شکل
انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستند و همین موضوع سبب بروز رفتار‌های متفاوت در شرایط یکسان با دیگران می‌شود. در این مقاله قصد داریم بین تفاوت‌های عمده‌ای که میان افراد و تیپ‌های شخصیتی وجود دارد و آنها را از یکدیگر متمایز می‌کند، به دو خصوصیت شخصیتی درونگرا و برونگرا بپردازیم.
در سال‌های اخیر تعداد بسیاری کتاب در زمینه‌های موفقیت، ثروت، انگیزش و کسب و کار تألیف و منتشر شده است (مانند کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید). اما سؤال این جاست که آیا خواندن این کتاب‌ها تأثیری دارد؟ آیا تنها کاربردشان ثروتمند کردن نویسندگان‌شان نیست؟ باید گفت تمامی انسان‌ها در جستجوی
هر یک از ما شخصیتی منحصر به‌فرد و سبک ارتباطی خاصی برای تعامل با دیگران داریم. اما وقتی صحبت از برقراری ارتباط در جامعه یا محل کار می‌شود، ممکن است کمرویی و خجالت به ما اجازه ندهد که به درستی روابط خود را توسعه داده و پیشرفت را لمس کنیم.
