همه ما دوست داریم که فرزندانمان را در آینده موفق و در جایگاههای بالای اجتماعی و شخصی ببینیم. دوست داریم آنها زندگی شخصی پر از ارامش و پرباری داشته باشند، موفقیت در شغل، آگاهی از مولفههای اصلی سواد مالی برای کودکان و نوجوانان، پیشرفتهای مالی و دستیابی به جایگاه اجتماعی با شأن و احترام و آرزوی همه ماست.
اما بخش زیادی از این خواسته به خود ما بستگی دارد. ما چقدر در رابطه با این خواستههایمان آگاهی داریم؟ راههای دستیابی به آنها را میداینم؟ روشهایی که تاکنون به کار گرفتهایم چقدر نتایج مثبت در پی داشتهاند؟ آیا این خواسته ما در حد یک آرزوست یا در این راستا تلاش میکنیم؟ و بسیاری از این قبیل سوالات که پاسخ تمامی آنها در رفتار خودمان نمایان است.
در راستای رسیدن به خواستههای مذکور، ما باید ابتدا دانش و آگاهی خود را افزایش دهیم، سپس بیاموزیم که چگونه فرزندمان را در این مسیر قرار دهیم. «سواد مالی» یکی از مواردیست که در این بین از اهمیت فراوانی برخوردار است. لذا در ادامه این مقاله به مفهوم سواد مالی کودکان و نوجوانان و مولفههای اصلی این مضمون میپردازیم.
مفهوم سواد مالی
سواد مالی مجموعهای از مهارتهایی است که باعث میشود شما بتوانید در سه بخش: مدیریت منابع مالی، سرمایهگذاری و پسانداز، بهترین عملکرد را داشته باشید. شاید در لغت همه افراد تفاوت این موارد را از یکدیگر تشخیص دهند، اما در عمل تعداد کمی را میبینیم که در هر سه این موارد موفق عمل میکنند.
افراد معمولا بنا بر تجربیات، ویژگیهای ذاتی و شرایط زندگیشان، در یکی از این موارد عملکرد بهتری دارند؛ اما این عملکرد ناشی از دانش و آگاهی نیست و فقط منوط به تجربیات است. اگرچه تجربه یکی از بهترین معلمها برای عدم مرتکب شدن به اشتباهات تکراریست، اما در زمینه سواد مالی کافی نبوده و دانش و مهارت نیز نقش بسزایی دارند.
افرادی که همیشه ترس از اتفاقات ناگوار دارند و مدام به پسانداز پول میپردازند را در نظر بگیرید؛ اگرچه داشتن مقداری پسانداز رفتاری عاقلانه به حساب میآید؛ اما همانطور که میدانید احتمالا ارزش پول با گذر زمان کاهش میابد، ولی سرمایهگذاری از فرآیندهایی است که ارزش پول شما را حفظ میکند. بنابراین این افراد تنها میتوانند لزوم داشتن پسانداز را به فرزندان خود بیاموزند.
از طرفی هستند کسانیکه که از قدرت ریسکپذیری بالایی برخوردارند، بازار را میشناسند و تجربه خوبی دارند و بر این اساس مدام به سرمایهگذاریهای مختلفی میپردازند، گاهی شکست میخورند و گاهی سود خوبی کسب میکنند. این افراد میتوانند جسارت برداشتن قدمهای بزرگ را در فرزندان خود ایجاد کنند، اما باید دقت داشته باشند، که فرزند خود را از خطرات و ملزومات راه نیز آگاه کنند.
مثلا در همین مثال، اگرچه شناخت بازار و داشتن تجربه برای سرمایهگذاری دو پوئن مثبت به حساب میآیند؛ اما معروفترین و موفقترین کارشناسان اقتصادی در دنیا، همیشه از مهارتهای تحلیلی و دانش اقتصادی خوبی برخوردارند. اگر شما میخواهید فرزند خود را به سمت سرمایهگذاری سوق دهید، باید او را متقاعد کنید که مهارت تحلیل هر بازار را نیز بیاموزد و به اصلاح بیگدار به آب زدن را با ریسکپذیری اشتباه نگیرد.
و در آخر گروهی که ما در زندگی کارمندی امروز بیشتر از همه شاهد آن هستیم، والدینی هستند که نحوه مدیریت دارایی را در بازههای زمانی مشخص (مثلا یک ماه و یا یک سال) به خوبی آموختهاند و فرزند خود را بر این اساس تربیت میکنند و اتفاقا این فرزندان قدرت مدیریت خوبی دارند و معمولا اگر وجهی را برای بازه زمانی مشخصی در اختیار آنها قرار دهید، تا پایان این بازه به خوبی از آن استفاده میکنند.
اما در وجود این فرزندان خلایی وجود دارد، و آن این است که نمیدانند چگونه میتوانند دارایی خود را افزایش دهند و همیشه در آرزوی ثروتمند شدن هستند! آنها با مفهومی به نام سرمایهگذاری آشنا نیستند، بازارهای مالی را حتی در ابعاد کوچک نمیشناسند و نهایتا بتوانند وجهی را به اصطلاح برای روز مبادا پسانداز کنند.
بنابراین وقتی صحبت از سواد مالی میکنیم، منظورمان هر سه مفهوم، مدیریت دارایی، پسانداز و سرمایهگذاری است.
پس از آموزش سواد مالی به فرزندان، حال قرار است مولفههای آنرا مورد بررسی قرار دهیم.
مولفههای اصلی سواد مالی برای کودکان و نوجوانان
پس از طی کردن این مرحله که ارزش پول را برای فرزندان خود توضیح دادیم و آنها به این درک رساندیم که تمامی وجوهی که مصرف میشود و برای وی قابل مشاهد است، از طریقی بدست آمدهاند؛ حال میتوانیم نحوه بدست آمدن پول و مدیریت آن را به وی بیاموزیم. البته دقت کنید که زمان ارائه توضیحات بالا، کودک را نترسانید، در واقع آموزش این مورد را با ترس از دست دادن پول و تجربه بدبختی به او انتقال ندهید! این کار دانش مالی وی را افزایش نمیدهد بلکه باعث میشود او به خاطر ترس از دادن پول حتی نتواند نیازهای اصلی خود را تشخیص دهد.
-
پسانداز بخشی از درآمد
یکی از مواردی که همه ما در کودکی آن را به صورت ناخودآگاه میآموزیم، پسانداز کردن است. تهیه قلک، عادت به ذخیره مبلغی پول به صورت روزانه یا هفتگی در آن، نگهداری پول در قلک به جای خرید تنقلات و… مواردی هستند که همگی آنها را تجربه کردهایم. شاید این مورد یکی از سادهترین مسائلی است که میتوان آن را به کودکان و نوجوانان آموخت.
زمانی که آنها وجهی را به عنوان پول توجیبی، هزینه رفتوآمد و… دریافت میکنند، در واقع این وجه درآمد آنها محسوب میشود؛ لذا باید بتوانند بخشی از آن را پسانداز کنند. آنها باید بیاموزند که مثلا میشود از اتوبوس به جای تاکسی استفاده کرد، میتوان بخشی از هزینه خرید لباس را پسانداز کرد و یا هر موردی که بنا به شرایط زندگی میشود جایگزین کمهزینهتر و البته بیخطری برای آن یافت.
-
بودجهبندی در آمد
همانطور که در قبل ذکر شد، خانوادههایی که درآمد ثابت ماهانه دارند، معمولا در این بخش موفقتر عمل میکنند، اما افرادی مانند مشاورین املاک که درآمد آنها متغیر و دارای نوسان است، از این موضوع در تربیت مالی فرزندان خود غافل میشوند. ما باید بودجهبندی را به فرزند خود بیاموزیم، او باید بداند که پول توجیبی را برای یک بازه زمانی مشخص دریافت کرده و باید بتواند آن را مدیریت کند.
اگر برای 2هفته مبلغی را به عنوان هزینه رفتوآمد به او میدهید، باید بداند که نمیتواند 1هفته با آژانس رفتوآمد کند و هفته دوم حتی برای استفاده از اتوبوس مجبور شود مجددا به شما مراجعه کند! در اینجا منظور ما ایجاد محدودیت و کمبود برای فرزند نیست، بلکه میخواهییم او اهمیت بودجهبندی را درک کند و بداند که عدم رعایت این موضوع چه عواقبی خواهد داشت که کمترین آن ایجاد بدهی برای خودش است.
-
مدیریت بدهی
شاید واژه بدهی برای ما چندان خوشایند نباشد و دوست نداشته باشیم که فرزندانمان زیر بار بدهی بودن را حس کنند؛ اما به هر حال همه ما دریافت وام بانکی و… را تجربه کردهایم که نوعی بدهی هستند، بنابراین باید فرزندان خود را از این موضوع آگاه کنیم.
مثال قبل را در نظر بگیرید که فرزندمان هزینه رفتوآمد دو هفته را طی یک هفته به اتمام رسانده (با صرف نظر از شرایط خاص که مجبور به این کار بوده)، در این مثال ما میتوانیم به جای شارژ کردن کیف پول وی بدون چون و چرا، وجهی را به او قرض بدهیم. او برای هفته دوم وجهی را از ما قرض گرفته است و مثلا باید طی 6هفته و کمکم آن را تسویه نماید.
در اینجا بحث ما ارزش مالی آن وجه نیست، بلکه در این حالت فرزندمان اهمیت بودجهبندی و نحوه مدیریت بدهی را خواهد آموخت.
-
سرمایهگذاری
تا اینجا فرزند ما میداند چگونه پول خود را مدیریت و پسانداز کند، اما از راههای کسب درآمد هم آگاه است؟ همه ما سعی میکنیم که فرزندانمان از تحصیلات عالی برخوردار باشند، مهارتهای مختلفی را بیاموزند و بتوانند در آینده از طریق آن کسب درآمد کنند؛ اما در این بین نباید از اهمیت سرمایهگذاری قافل شویم.
«سرمایهگذاری» در واقع همان حلقه گمشده کسانی است که در آرزوی پولدار شدند هستند و ثروتمند شدن با دخل و خرجشان جور در نمیآید. والدینی که زندگی کارمندی ندارند، در این بخش بهتر عمل میکنند اما به هر حال همه ما باید در رابطه با نحوه انجام سرماگذاریهای مختلف مطالعه کنیم و همچنین سعی کنیم درکی از آن را برای فرزندان خود ایجاد نماییم.
مفاهیمی مانند: بازار، نرخ بهره، سود، ضرر و… اگرچه ممکن است در لغت پیچیده به نظر بیایند، اما ما باید سعی کنیم این مفاهیم را به کودکان خود بیاموزیم و انجام سرمایهگذاری را حتی در ابعاد کوچک در بخشی از فعالیتهای آنها بگنجانیم.
-
اهمیت اطلاعات مالی
یکی از مواردی که به خصوص در سالهای اخیر به وفور مشاهده میشود، سرقت اطلاعات به خصوص اطلاعات مالی است. فرزند ما باید بداند که کیف پول، کارت بانکی، رمزهای کارتها و اطلاعات پرداخت اینترنتی، ایمیلها و… اطلاعاتی هستند که نباید در اختیار دیگران حتی نزدیکترین دوستان خود قرار دهیم.
فرزند ما باید بداند که باید رمز کارت را در زمان خرید خودش وارد کند، ایمیلی که اطلاعات مالی او در آن ذخیره شده است باید متفاوت از آدرس ایمیلی باشد که با همه افراد با آن در ارتباط است، اطلاعات مالی خود را از طریق شبکههای اجتماعی ارسال نکند، با حقههای پراخت آنلاین آشنا باشد و تنها از سایتهای معتبر استفاده کند و در هر موردی که اطلاعات نداشت و یا به نظرش مشکوک بود به شما مراجعه کند و اعتماد کردن به افراد متقلب را با ریسکپذیری اشتباه نگیرد.
سخن آخر
سواد مالی موضوعی بسیار گسترده و پیچیده است که نمیتوان آن را در چند پاراگراف به صورت کامل توضیح داد و برای ارائه آموزشهای کامل و جامع در این خصوص، مراجعه به کارشناسان این حوزه برای والدین پیشنهاد میشود. اما در این مقاله سعی شده که درکی از مفهوم سواد مالی و مولفههای اصلی آن ارائه شود.
اگر ما بدانیم که چیزی را نمیداینم، در واقع نیمی از مسیر را طی کردهایم. اگر ما ندانیم که سواد مالی چیست، اصلا نمیتوانیم تشخیص دهیم که چقدر از آن برخورداریم! اما اگر با مفهوم آن آشنا باشیم، بدانیم که از چه بخشهایی تشکیل شده است و ما کدامیک از این بخشها را به درستی انجام میدهیم و در کدامیک ضعف داریم؛ در این مرحله است که میتوانیم ضعفهای خود را برطرف کرده و به دنبال راهحلی برای موفقیت در زمینه مذکور باشیم.