بازار ارز در یکی دو سال اخیر افت و خیزهای فراوانی را تجربه کرده است. بسیاری از کسانی که این بازار را برای سرمایهگذاری انتخاب کردند، در انتهای سال 1398 و ابتدا 1399 دچار شکست شدند، چرا که رشد سرمایه آنها در مقایسه با بازار بورس ناچیز بود؛ اما در تابستان 1399 این روند معکوس شد و بازار ارز رشد چشمگیری داشت. در این مقاله به تحلیل بازار ارز در سال ۹۹ میپردازیم.
زمانی که صحبت از رشد در بازار به میان میآید، رونق بازار، رشد سرمایه، گردش پول و… در ذهن ما تداعی میشود؛ اما در بازار ارز صرفا این گونه نیست! از آنجاییکه افزایش قیمت ارز به معنی کمتر شدن ارزش پول ملی و به وجود آمدن گرانی در تمامی بازارها است (از نیازهای اولیه تغذیهای گرفته تا بازار خودرو)، رشد قیمت ارز را نمیتوان یک رویداد مثبت تلقی کرد.
اگر چه هستند افرادی که مبلغ هنگفتی را در این بازار سرمایهگذاری کردهاند و به خصوص در دو سال اخیر سود خوبی نصیبشان شده است؛ اما همین فرآیند میتواند کمک کننده افزایش قیمت ارز و کمتر شدن ارزش پول ملی و متضرر شدن افراد در بازارهای دیگر و فشار بر قشر متوسط و کم درآمد باشد.
در ادامه به بررسی روند بازار ارز در ایران، به خصوص در سال 1399 و علل رشد و رکود آن میپردازیم.
عوامل موثر بر قیمت ارز
نرخ تورم:
یکی از اصلیترین دلایل کاهش ارزش پول ملی هر کشور، بالا بودن نرخ تورم در آن است. معمولا ثبات قیمت کالاها و عدم رشد قیمت آنها در طول سال، از تغییر قیمت ارز نیز جلوگیری میکند. البته این موضوع یک نسبت مسقیم است؛ زمانی که از تولیدکننده دلیل بالا رفتن قیمت کالا را میپرسیم، افزایش نرخ ارز و بالا رفتن قیمت مواد اولیه وارداتی را بیان میکند.
اما از طرفی بسیاری محصولات کاملا بینیاز از مواد اولیه وارداتی هستند، اما متاسفانه رشد قیمت در آنها هم وجود دارد؛ و در این شرایط در صورت سوال از تولیدکننده در رابطه با افزایش قیمت، با این پاسخ روبرو میشویم که: به دلیل رشد قیمت دیگر کالاها، در صورت ثبات قیمت این محصول، تولیدکننده متضرر شده و به عبارتی از روند رشد قیمت عقب میماند!
در اینجاست که پدیدهای به نام «تورم» خود را نشان میدهد؛ دو مورد بالا در رشد قیمت ارز و کم شدن ارزش پول ملی تاثیرگذارند و همین عدم ثبات قیمت ارز باعث افزایش قیمت در دو مورد ذکر شده در بالا میشود؛ و تا زمانی که جلو این روند از طرف دولت گرفته نشود، چرخه تورم ادامه خواهد داشت.
نرخ بهره:
شاید نام «پول داغ» به گوشتان خورده باشد؛ پول داغ یک نوع سرمایهگذاری در سطح بینالمللی است که پس از افزایش نرخ بهره در یک کشور اتفاق میافتد و تاثیر مستقیم بر نرخ ارز آن کشور دارد. برای توضیح این تاثیرگذاری ابتدا به مفهوم نرخ بهره میپردازیم.
نرخ بهره، وجهی است که برای جلوگیری از ضرر به دلیل کاهش ارزش پول در آینده، توسط وامدهندگان دریافت میشود. به عبارتی نرخ بهره، هزینه اجاره پول است؛ یعنی شما پولی را دریافت میکنید و قدرت خرید خود را در این لحظه افزایش میدهید و بابت این موضوع علاوه بر اصل پول، مبلغی را بابت دریافت این امتیاز پرداخت میکنید که نرخ بهره نام دارد.
افزایش نرخ بهره در یک کشور میتواند تاثیرات مثبت و منفی متفاوتی داشته باشد؛ اما بر روی ارزش پول و نرخ ارز آن کشور تاثیر مثبت دارد. افزایش نرخ بهره در یک کشور، به معنای افزایش سود پرداختی به سرمایهگذاران است؛ این موضوع موجب درخواست افراد برای تهیه پول آن کشور و انجام سرمایهگذاری با هدف دریافت بهره است.
بالا رفتن درخواست برای تهیه پول آن کشور، منجر به افزایش ارزش پول و بالا رفتن قیمت ارز میشود. بنابراین اگر آمریکا نرخ بهره را افزایش دهد، تقاضا برای تهیه دلار و سرمایهگذاری در آن افزایش میابد و در نتیجه قیمت دلار افزایش میابد و اگرچه تغییری در وجوه دیگر مانند ریال و… اتفاق نیفتاده است اما به هر حال ارزش آنها در برابر دلار دچار نزول شده است.
حتی ممکن است افراد از کشورهایی با نرخ بهره پایینتر وام دریافت کنند و آن را در کشوری با نرخ بهره بالا سرمایهگذاری کنند، در این حالت سودی که به وامدهنده پرداخت میکنند در برابر بهره دریافتی از کشور دوم ناچیز است؛ به چنین نوع سرمایهگذاریهایی پول داغ میگویند.
مبادلات خارجی و بدهیهای جهانی:
گردش پول ناشی از واردات و صادرات و… در سطح جهانی موجب افزایش ارزش پول میشود؛ اما باید تناسبی در این بین وجود داشته باشد. اگر کلیه محصولات، کالاها، تولیدات و… در یک کشور وابسته به واردات باشد، این موضوع یک پوئن منفی بوده و باعث وابستگی وی به دیگر کشور خواهد شد و در این صورت به مرور ارز کشور واردکننده ارزش خود را از دست خواهد داد.
از طرفی نسبت ارزش کالاهای صادراتی به وارداتی هم اهمیت دارد؛ اگر ارزش کالاهای صادراتی یک کشور در بازار جهانی بالاتر از ارزش کالاهای وارداتی وی باشد، ارزش پول آن کشور افزایش یافته و برعکس این روند باعث کاهش ارزش پول میشود.
همچنین وجود بدهی برای یک کشور در سطح جهانی، تاثیر خیلی بدی بر روی نرخ ارز آن دارد؛ کشوری که بدهیهای فراوانی دارد، نمیتواند سرمایهگذار خارجی جذب کند، هیچکس پول آن کشور را خریداری نمیکند و ارز آن کشور مدام روند نزولی را طی میکند.
عوامل سیاسی و اقتصادی:
این دو مورد از بدیهیترین موارد موثر در تغییر نرخ ارز هستند. وقتی در کشوری مدام اغتشاش وجود داشته باشد، وضعیت کشور آشفته باشد و بین جناحهای سیاسی مختلف و یا مردم با دولت، درگیریهای مداوم وجود داشته باشد؛ توریستها، سرمایهگذاران و یا هر گروهی که ممکن است به تهیه پول آن کشور بپردازند، از این کار صرف نظر کرده و آن کشور را انتخاب نمیکند؛ این موضوع تاثیر منفی بر نرخ ارز دارد.
رکود اقتصادی، پایین بودن گردش پول به صورت واقعی (و نه سفتهبازی)، باعث میشود که کشور نتواند تغییری در نرخ بهره ایجاد کند، بنابراین سرمایهگذار خارجی جدیدی را جذب نخواهد کرد و حتی به مرور سرمایهگذاران قبلی خود را از دست خواهد داد؛ هر دو این حالتها در کاهش ارزش پول کشور تاثیرگذار هستند.
سفتهبازی:
یکی از بدترین نوع معاملات که متاسفانه در تمامی بازارها اعم از ارز، طلا، بورس و… وجود دارد، سفته بازی است. سفته بازی یعنی بالا بردن گردش مالی در یک بازار خاص و توسط تعداد محدودی از افراد که باعث بالا رفتن قیمت آن کالا خواهد شد؛ اما از آنجاییکه این افزایش قیمت دلیل منطقی و اقتصادی صحیحی ندارد و تنها یک توهم است که توسط خریداران سفتهباز ایجاد شده است، پس از مدتی قیمت به سرعت کاهش یافته و فریبخوردگان این بازار ضرر شدیدی را تجربه میکنند.
بدیهی است که سفتهبازان پس از افزایش قیمت، به سرعت اقدام به فروش کالا (مثلا ارز یا سکه) خود میکنند و چون مقدار زیادی از آن کالا در تصرف آنها است، وقتی اقدام به فروش کنند، یعنی بیش از 50 درصد آن کالا در یک زمان محدود به فروش میرسد و ارزش کالا به سرعت کاهش میابد.
اگرچه دولتها اقدامات فراوانی را برای جلوگیری از سفتهبازی در تمامی بازارها انجام دادهاند، اما همچنان سفتهبازی به اشکال مختلف مشاهده میشود. به عنوان مثال در ایران تهیه ارز برای هر کد ملی به مبلغ خاصی محدود شد و این کار تا حدودی سفتهبازان را محدود کرد؛ اما همچنان تهیه ارز به صورت آزاد جریان دارد و بنابراین سفتهبازی به صورت کامل از بین نرفته است.
بازار ارز در ایران
اگرچه عوامل تاثیرگذار بر قیمت ارز بسیار متعدد هستند؛ اما اصلیترین آنها که در بیشتر کشورها وجود دارد، موارد ذکر شده در بالا هستند. از بین این موارد، متاسفانه 90 درصد آنها در کشور ما اتفاق میافتد و ارزش پول ملی مدام تحت تاثیر یکی یا چندین مورد همزمان قرار میگیرد و با کاهش ارزش آن، نرخ ارز افزایش میابد.
در ایران به علت تحریمها، واردات و صادرات با محدودیتهای فراوانی روبرو است؛ گاهی نمیتوان مواد اولیه مورد نیاز را از کشور مبدا وارد کرد و از طریق کشورهای واسطه باید اقدام کرد، در این بین واسطه بدون انجام کار خاصی سود کرده و ما به عنوان واردکننده متضرر میشویم؛ این ضرر تنها به دلیل استفاده از واسطه نیست، بلکه قبول نکردن انجام معامله با کشور، موجب کاهش ارزش پول و بالا رفتن نرخ ارز دو کشور صادرکننده و واسط خواهد شد.
این موضوع در زمان صادرات کالا از ایران هم وجود دارد، بسیاری از کشورها حتی با وجود نیاز به استفاده از منابع طبیعی ایران، به دنبال راهی برای جلوگیری از این واردات هستند و همین فرآیند جایگزینی، باعث کاهش ارزش پول ملی میشود.
وجود دو مورد بالا و همچنین رکود اقتصادی باعث میشوند افزایش نرخ بهره در ایران به سختی اتفاق بیفتد و در نهایت پول ملی هم به سختی رشد میکند. البته تغییر نرخ بهره در بانکهای ایران مشاهده میشود، اما ثبات در آن به سختی وجود دارد و شاهد افزایش و کاهش در آن هستیم.
سفتهبازی در بازار ارز ایران به وفور مشاهده میشود و تاثیر بسیار زیادی بر قیمت آن دارد؛ اگر چه این تغییرات به سرعت اتفاق میافتد و ثبات چندانی ندارد، اما تاثیرات منفی آن قابل چشمپوشی نیست. افرادی که برای سفر نیاز ضروری به تهیه ارز دارند، افرادی که نیازمند داروهای وارداتی هستند و در مجموع تمامی گروههایی که بدون هدف سرمایهگذاری تحتالشعاع تغییرات قیمت ارز قرار میگیرند، قربانیان فرآیند سفتهبازی هستند.
تحلیل بازار ارز در ایران در سال 1399
حتما میدانید که اتفاقاتی که در هر بازاری رخ میدهد؛ تاثیر مستقیم مثبت و یا منفی بر دیگر بازارها دارد، به عنوان مثال همواره پس از رشد قیمت ارز و ثبات یافتن آن، شاهد رشد رونق در بازارهای دیگری مانند: طلا، بازار مسکن و بورس هستیم.
این اتفاق در سال 1398 نیز رخ داد و هماکنون نیز ادامه دارد، در سال 1398 پس از مشاهده یک دوره رشد در قیمت ارز و ثبات یافتن آن، بازار بورس رونق خوبی را تجربه کرد، سرمایهگذاران بسیاری به این بازار جذب شدند و بیشتر شدن علاقه به بورس، فروش دلار و وارد کردن پول به بازار بورس موجب رونق هرچه بیشتر آن شد؛ و در نهایت ارز برای چندین ماه ثابت ماند.
این روند تا ابتدای تابستان 1399 نیز ادامه داشت؛ اما اصلاح بازار و اتفاقات دیگری که موجب رکود در بازار بورس شد، تاثیر خود را بر قیمت ارز گذاشت؛ و شاهد رشد قیمت ارز در مرداد و شهریور 1399 بودیم. منفی شدن بازار بورس، باعث شد افراد زیادی وجوه خود را از این بازار خارج کنند و به سرمایهگذاری در ارز گرایش پیدا کنند و در نتیجه شاهد افزایش تقاضا و افزایش قیمت ارز بودیم.
سخن آخر
بازار ارز در ایران سالهاست که به جای تغییرات ناشی از اتفاقات اقتصادی، علمی و صحیح، تحت تاثیر رفتار مردم و دولت قرار گرفته است. تصمیمات اشتباه، تحریمها و رخدادهای سیاسی از یک طرف و رفتار طیف گستردهای از مردم که به نوعی به سفتهبازان پیوستهاند از طرف دیگر، باعث کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت ارز به صورت غیرمنطقی شده است.
نرخ ارز در ایران به چرخه رفتار افراد وابسته است، در گذشته شاید عده محدودی که به هیچ شغلی مشغول نبودند، از سفتهبازی کسب درآمد میکردند اما امروز شاهد انجام همین فرآیند در صنفهای مختلف هستیم. بدیهی است تا زمانی که این رفتار اصلاح نشود، تلاش دولت برای کنترل قیمت بیحاصل خواهد ماند.