لغت اعتیاد به کار (Workaholism) برای نخستین بار توسط دکتر ریچارد ایوانز در سال ۱۹۶۴ به کار رفت و هفت سال بعد در کتاب «اعترافات یک معتاد به کار» نوشته وین اویتز، این لغت در جهت فراگیر شدن استفاده شد. اعتیاد به کار، یک وضعیت روحی است که معمولاً سلامتی انسان را در معرض خطر قرار میدهد. به تعبیری یک بیماری آبرومند است که اگر به آن بیتوجه باشیم و درصدد درمان آن نباشیم تبدیل به اختلالاتی مانند افسردگی و OCD خواهد شد. در ادامه قرار است بپردازیم به این که اعتیاد به کار چیست؟
منظور از اعتیاد به کار شرایطی است که فرد معتاد به کار، نمیتواند کار نکند و اگر بنا به شرایطی مدتی از کار دور بیفتد مانند یک معتاد از خود واکنشهای منفی نشان میدهد. البته امروزه اعتیاد به کار صرفاً به معنای اعتیاد به شغل نیست؛ چنانچه به هر نوع فعالیتی وابسته باشید در اصل معتاد به آن فعالیت یا اشتغال هستید، مانند معتاد بودن به ورزش، معتاد بودن به فعالیتهای هنری و اعتیاد به موسیقی و ….
اغلب افراد مبتلا به این نوع اعتیاد، شخصیت کمالگرا دارند و برای دو منظور معتاد به کار میشوند 1-رسیدن به موفقیت 2- رهایی از استرس. این افراد غالباً در کار خود بسیار موفق هستند، کار به آنها عزتنفس میدهد و باعث میشود کمتر به عوامل استرسزایی زندگی خود فکر کنند، به همین دلایل معتاد به کار میشوند اما متأسفانه این افراد زمانی متوجه اثرات منفی این اعتیاد میشوند که به عملکرد فردیشان در سایر حوزههای زندگی آسیب وارد میکند. به عنوان مثال آنها دیگر نمیتوانند تفریح کنند و یا از تعطیلات خود در کنار خانواده لذت ببرند.
معتادان به کار، مانند هر معتاد دیگری زیر بار اعتیاد خود نمیروند و توجیهشان این است که ما به کارمان علاقه و نسبت به انجام وظایفمان تعهد داریم. این در حالی است که تفاوت بین اعتیاد به کار با اشتیاق به کار، زمین تا آسمان است. در زیر به برخی از علائم و نشانههای اعتیاد به کار اشاره میکنیم، اگر شما هم این نشانهها را در خود میبینید بهتر است به فکر ترک باشید زیرا شما یک معتاد بالقوه هستید.
علائم و نشانههای اعتیاد به کار
مهمترین نشانههای افراد معتاد به کار عبارتاند از:
- تمام خود را وقف کار کردهاند، به عبارتی تمام فکر و ذکرشان کار است.
- تمام وقت خود را در محل کارشان سپری میکنند، حتی زمانی که نیاز به حضورشان نیست.
- ساعت استراحت کمی برای خود قائل هستند. حتی در ساعات استراحت هم به مسائل کاری فکر میکنند.
- ترس و استرس بسیار از شکست خوردن در شغلشان دارند و زمانی که نمیتوانند کار کنند دچار استرس میشوند.
- روابط شخصی خود را به خاطر کار به خطر میاندازند.
- برای رهایی و یا فراموش کردن بحرانهایی چون مرگ، طلاق و مشکلات مالی کار میکنند.
- موضع و حالت دفاعی در برابر نظرات دیگران در خصوص کارشان دارند.
- برای چشمپوشی از روابط اجتماعی، کار را بهانه میکنند.
- بیشتر از زمان مشخص در محل کار میمانند و بیشتر از همکاران دیگر کار میکنند.
- برای عدم مواجهه با احساس گناه و افسردگی و یا مشکلات روانی خود نظیر اضطراب و افسردگی کار میکنند.
- به افزایش ساعات کاری خود در شبانه روز فکر میکنند و به دنبال راهی هستند تا بیش از ساعاتی که برنامهریزی کردهاند کار کنند.
- دوستان و آشنایان از ساعات کار زیاد آنها شاکی و نگرانشان هستند؛ اما به این احساس اطرافیان بیتوجهی نشان میدهند.
- آرامش زندگیشان در کار خلاصه میشود و در واقع در کار به جستجوی آرامش هستند.
- بدون افزایش درآمد یا مزایا، کار خود را بیشتر و بیشتر میکنند.
- سلامت جسمی و روانی خود را برای شغلشان به خطر میاندازند، برای مثال ساعتهای خواب را کاهش میدهند تا بتوانند بیشتر کار کنند.
- سرگرمی و تفریح، تناسب اندام و اوقات فراغت در برابر کار، برایشان اهمیت چندانی ندارد.
چگونه بفهمیم به کار معتاد شدهایم؟
در دنیای امروز، به جای آنکه فرد مبتلا به اعتیاد به کار، مورد درمان قرار بگیرد، متأسفانه مورد تشویق دیگران مخصوصاً کارفرمایش قرار میگیرد. چراکه کارفرمایان با زندگی خصوصی این افراد کاری ندارند و تنها هدفشان بهرهوری از فرد است. بر فرض آنکه با این تشویقها، در کوتاهمدت سود بیشتری نصیب شرکتشان شود اما متوجه نیستند که ضررهای جبران ناپذیری را به فرد مبتلا به این نوع اعتیاد وارد میکنند. این ضررها از نبودن دلگرمی در این افراد شروع میشود و تا آزار و اذیت فردی، استرس بیش از حد و سایر مشکلات شخصی و خانوادگی مانند طلاق و… ادامه مییابد و در نهایت به ترک کار میانجامد. باید توجه داشت اعتیاد به کار مزیتی برای هیچ شخصی به دنبال ندارد؛ نه برای خود شخص، نه برای تیم یا سازمان و شرکتی که در آن فعالیت دارد.
برای تشخیص این موضوع که به کار معتاد هستید یا نه، سؤالات زیر را از خود بپرسید و اگر در 5 مورد از 8 مورد جواب شما مثبت باشد، یعنی با یک مشکل جدی روبرو هستید و باید جهت بررسی موضوع و دریافت کمک به روانشناس مراجعه کنید.
- آیا برنامه کاریتان، مشکلی در امور خانواده یا زندگی شخصی و اجتماعی شما به وجود آورده است؟
- آیا برای شما سخت است که محل کار را ترک کنید و به خانه بروید؟
- آیا شما میتوانید از ثمرات کارتان چشمپوشی کنید تا احترام و تحسین دیگران را به خود جلب کنید؟
- آیا شما به قول و عهدتان درباره زمانهای بیکاری پایبند هستید؟
- آیا در روزهای تعطیل، استراحت کردن برای شما سخت است و کلافه و بیقرار میشوید؟
- آیا به علت مشغله و کار زیاد سلامت جسمی شما، کاهش یافته است؟
- آیا به درخواست دیگران درباره کم کردن ساعت کاری خود بیتوجه هستید؟
- آیا برای کم کردن ساعت و حجم کاری که برای خودتان در نظر گرفتهاید تلاشی کردهاید؟
درمان اعتیاد به کار
برای درمان اعتیاد به کار، راهکارهای زیادی وجود دارد شاید برنامهای مشابه برنامه بیماران مبتلا به اعتیاد مواد مخدر، کارآمد باشد مانند شرکت در جلسات گروهدرمانی اما در هر صورت کمک از روانشناسان و مشاوران حرفهای لازم و ضروری است. مشاوره به شما کمک میکند تا زندگی و برنامه و روند کاریتان را از نو بازسازی کنید به شرط آنکه دوره درمان را کامل سپری کنید. در ادامه برخی از روشهایی که فرد معتاد به کار، میتواند با رعایت آنها، بر اعتیاد خود غلبه کند را آوردهایم.
- با خودتان عهد ببندید که در ساعت مشخصی از روز مثلاً غروبها، دست از کار بکشید و بر این قرار خود پایبند باشید. میتوانید هر زمان که همکاران کار را تعطیل کردند، شما هم همین کار را انجام دهید.
- در طول روز، برای خود ساعت استراحت قرار دهید، استراحتهای ده دقیقهای به شما کمک میکند کمتر به کار فکر کنید. میتوانید در این زمان کوتاه، در بیرون محل کارتان گشتی بزنید، قهوه یا ناهار بخورید و یا با همکارانتان گپ بزنید.
- به هیچ عنوان کار خود را به منزل نبرید و سعی کنید کار و زندگی خود را از هم تفکیک کنید. با این کار میتوانید وقت بیشتری را در کنار خانواده و دوستان خود سپری کنید.
- برای خودتان تعطیلات قرار دهید و بعضی از روزها اصلاً کار نکنید و حتی به کار فکر هم نکنید. برنامهریزی کنید و برای خود حد و مرز مشخص کنید و به آن پایبند باشید. برای شما مزیتهای کار نکردن بیشتر از کار کردن است.
- مدیتیشن و مراقبه را جدی بگیرید. مدیتیشن ذهن شما را آرام میکند. برای این کار هر روز زمانی را اختصاص دهید. بنشینید و نفس عمیق بکشید تا فکرتان از دغدغههای مرتبط با کار آزاد شود و انرژی منفی از وجود شما دور شود.
- اگر افرادی در اطرافتان شما را تشویق به کار زیاد میکنند، ارتباط خود را با آنها کم کنید. به طرز فکر نادرست آنها بها ندهید. این که میگویند کار زیاد پرستیژ اجتماعی بالا دارد و افرادی که به گردش و تفریح میروند انسانهای تنبلی هستند و… ؛ تفکرات ناسالمی است که نباید به آنها توجه کرد.
- برای درمان اعتیاد خود جدی و مصمم باشید. مدام به تغییر این شرایط فکر کنید و در این راه از کمک مشاوران و متخصصان، برای یادگیری مهارتهای ایجاد یک زندگی متعادل بهره ببرید. اگر اقدام به بهبود خود نکنید بر اثر گذشت زمان این اعتیاد شما را وابستهتر خواهد کرد و در آن زمان دیگر رهایی از دام آن بسیار دشوارتر است.
سخن آخر
کار بیش از حد، به معنی موفقیت یا ثروت بیشتر نیست. درست است که اغلب افراد معتاد به کار، به ظاهر افراد نسبتاً موفقی هستند اما نباید تصور کرد که همهی معتادان به کار، تریلیارد هستند و یا ماشینهای گرانقیمت و خانههای مجلل و لوکس دارند. اگر بخواهیم در حالت کلی بگوییم اعتیاد به کار چیست، اعتیاد به کار یک الگوی رفتاری است که در هر فردی و در هر موقعیتی ممکن است بروز کند، حتی مادری که تمام وقت و انرژی خود را صرف کودکش میکند و در این میان از خود فارغ است نیز، معتاد به کار است.
بهتر است به این نکته هم دقت کنیم که این نوع اعتیاد، مانند دیگر اعتیادها، در طول زمان بدتر میشود. هرچه بیشتر کار کنید، بازدهی و بهرهوری شما پایینتر میآید و در نهایت زیر فشار کار و استرس زیاد کمرتان خم خواهد شد. برای انسان مفیدی بودن شما به شادی، استراحت و خواب کافی، ایجاد روابط با دیگران و پرداختن به موضوعات موردعلاقهتان نیاز دارید. پس سعی کنید همیشه تا جایی کار کنید که به زندگی شخصی و سلامتیتان خللی وارد نشود.