برای سال‌ها، این فرضیه در دنیای سرمایه‌گذاری وجود داشت که سرمایه‌گذاران در بورس بر اساس ریسک، میزان سود، وضعیت سودآوری و سایر فاکتورهای منطقی، تصمیماتشان را در سرمایه‌گذاری می‌گیرند. در حالیکه که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد روی تصمیمات سرمایه‌گذاری و مالی آنها تاثیر فراوانی می‌گذارد. از همین جهت بر آن شدیم تا دز این مقاله به فرآیندهای هوش هیجانی و هوش مالی و ارتباط بین هوش هیجانی با هوش مالی بپردازیم. با ما همرا باشید.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی یا هوش عاطفی که نام آن با عنوان EQ نیز یاد می‌شود، یکی از انواع هوش در تمامی افراد جهان است. معمولا در محافل و صحبت‌های روتین روزمره اکثر افراد از واژه IQ نیز استفاده می‌کنند در صورتی که نسبت به مقوله EQ هیچگونه آشنایی ندارند و از طرف دیگر تا چندین دهه قبل این بحث، بین دانشمندان و پژوهشگران هم از مولفه های مهم به حساب نمی‌آمده است. با گذر زمان و پررنگ تر شدن اهمیت هوش هیجانی یا همان EQ، پژوهشگران نقش پررنگ‌تر آن را نسبت به IQ به اثبات رساندند.

برای تعریف هوش هیجانی به زبان ساده باید گفت که هوش هیجانی یا همان هوش عاطفی نوعی رویکرد و نگرش خاص نسبت به هیجانات و مجموعه عواطف فردی و اجتماعی در تک تک اشخاص است. به عبارت دیگر، افرادی که دارای هوش هیجانی بیشتری نسبت به دیگران هستند از قابلیت های مدیریتی و سازمان‌دهی بیشتری برخوردار خواهند بود پس طبق صحبتی که داشتیم یکی از مهارت‌های لازم برای رهبران و مدیران موفق در هر عرصه‌ای، مقوله هوش هیجانی است. معمولا در جاهای مختلف، تعاریف گوناگونی از هوش هیجانی یا هوش عاطفی شده است اما مظمون اصلی و هدف نهایی تمام تعاریف، مطالبی بود که تا اینجای کار به آن پرداختیم.

نکات مهم در حوزه هوش هیجانی یا EQ

1- هوش هیجانی عبارت است از توانایی تشخیص و تفکیک احساسات و هیجانات خود و دیگران.

2- هوش هیجانی مجموعه توانایی‌هایی است که به ما کمک می‌کنند تا هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص دهیم و تنظیم کنیم.

3- زمانی که هوشمندانه، آگاهانه و معقول از هیجانات خود استفاده کنیم، یعنی از هوش هیجانی برخورداریم.

4- هوش هیجانی یکی از پارامترهای مهم و تاثیرگذار در رهبران و مدیران در هر سطحی است.

پنج مولفه‌ی هوش هیجانی از دیدگاه دنیل گلمن:

خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن (Self-awareness): این امر به معنی شناخت نقاط قوت و ضعف، بررسی ارزش‌ها و انگیزه‌هایمان و تأثیرگذاری آن بر روی دیگران است.

خودتنظیمی (Self-regulation): بحث خودتنظیمی بیشتر به شناخت انگیزه‌های آنی و لحظه‌ای ما در موقعیت‌های سخت و مشکل‌زا است که باید با تکنیک لازم برای کنترل و تنظیم آنها در جهت مناسب اقدام نماییم.

انگیزش (Motivation) و خودانگیزشی (Self-motivation): این امر به این معنی است که ما انگیزه کافی برای موفقیت و رسیدن به اهدافمان را داشته باشیم و در این مسیر اجازه ندهیم که هر شکستی بتواند انگیزه و باور ما را نسبت به اهداف و مسیر موفقیتمان خدشه‌دار کند.

همدلی (Empathy): در موقعیت های لازم قدرت این را داشته باشم که وضعیت و شرایط احساسی دیگزان را بشناسیم و درک کنیم و در صورت لازم بتوانیم جهان پیرامون را از دریچه دیدگان آنها مشاهده و بررسی کنیم.

مهارت اجتماعی (Social Skill): در این فرآیند باید دارای این مهارت باشید که با دیگران، رابطه‌ی صمیمی ایجاد کرده تا بتوانیم آن‌ها را به سمتی که میل داریم هدایت کنیم و به آنها جهت دهیم.

 

هوش مالی چیست؟

از هوش مالی یا Financial IQ  معمولا در جاهای مختلف به شیوه‌های گوناگونی تعریف شده است اما چکیده تمام تعاریف به این موضوع ختم می‌شود که هوش مالی یک مهارت لازم و مهم در فرآیند کسب و کار موفق و سرمایه‌گذاری ایده‌آل به شمار می‌آید.

به عبارت دیگر به رفتار هر شخص با پول را هوش مالی می‌دانند که بر پایه سه عنوان سرمایه، بدهی و جریان مالی استوار است. از عواملی که نشان دهنده اصلی هوش مالی هر شخص به شمار می‌آید می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- نوع کسب و کار.

2- میزان درآمد و سرمایه ثابت.

3- مقدار پولی که ماهانه از حساب خارج می‌شود.

4- مسیر و جریانی که عامل دو و سه در آن حرکت می‌کنند.

چند نوع هوش مالی وجود دارد؟

معمولا هوش مالی دارای 5 اصل و پارامتر برای موفقیت است که این عوامل هیچگونه برتری بر دیگری ندارند و با تقویت این مهارت‌ها، هوش مالی فرد در مسیر پرورش و رشد قرار می‌گیرد. به عموامل زیر دقت نمایید:

۱. هوش مالی: در کسب درآمد بیشتر

۲. هوش مالی: در حفظ و نگهداری از پول

۳. هوش مالی: در برنامه‌ریزی و بودجه‌بندی پول

۴. هوش مال: در استفاده از پول

۵. هوش مالی: در پیشرفت در جهت دانش مالی

ویژگی افراد دارای هوش مالی بالا چیست؟

۱- دارای راهکار و ایده‌های عملیاتی شفاف.

۲- سرمایه‌گذاری و پس‌اندار حداقل 10 درصد از درآمد.

۳- مدیریت فرآیند مخارج.

۴- دارای برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و کوتاه مدت.

۵- کاهش بدهی‌ها تا حد امکان.

۶- مشاوره با کارشناسان حرفه‌ای.

۷- همواره در مسیر آموزش و یادگیری اصول و راهکارهای نوین کسب و کار هستند.

نقش هوش هیجانی در مدیریت مالی

امروزه بخش اعظمی از ارتباطات مالی ما در سطح کشودر و بین‌المللی به صورت مجازی انجلم می‌شود. از همین جهت مدیران مالی باید با جامعه و طیف وسیعی از افراد درگیر باشند. با توجه به تعاریف و نکات مهمی که از هوش هیجانی یا عاطفی در ابتدای این مقاله داشتیم، در حوزه‌ی مالی نیز هوش هیجانی نقش بسازایی دارد.

طبق تحقیقات و گزارشاتی که انجلم شده است تنها 10 درصد از افراد در حوزه سرمایه‌گذاری و امور مالی خود به دلیل نداشتن مهارت های حسابداری، در حرفه خود شکست می‌خورند. درصورتی که 90 درصد دیگر به دلیل نداشتن تکنیک EQ در زمینه مدیریت مالی خود یا همان هوش مالی نیز دچار مشکل و شکست های بزرگ خواهند شد. بر اساس همین است که رایطه تنگاتنگ و معناداری بین هوش هیجانی و هوش مالی وجود دارد.

هوش هیجانی همواره در حوزه‌ی مدیریت مالی شخصی به افراد کمک می‌کند تا سرمایه گذاری‌هایی صحیح و عاقلانه انجام دهند، برای اولویتها و اهداف مالی‌شان در حسابداری شخصی برنامه‌ریزی کنند، پیش از هر هزینه‌ای به جنبه‌های مختلف و کارکرد آن فکر کرده و با الگوبرداری از روش‌های مفید، در زمینه مدیریت مالی شخصی خود موفق شوند. بنابراین تا اینجای کار متوجه نقش مهم و ارتباط بین هوش هیجانی و هوش مالی قرار گرفتید.

 

سخن آخر

شواهد نشان می‌دهد که بیشتر سرمایه‌گذاران احساسی برخورد می‌کنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایه‌گذاری‌شان می‌گردند. قبول داریم که سرمایه‌گذاری به دور از هیجانات و احساسات، در عمل مشکل‌تر است، مخصوصا اینکه عدم قطعیت، جز ذاتی بازارهای مالی به شمار می رود ولی شما می توانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.